تکنیکهای جدید کنترل کرم سرشاخهخوار هلو در کشاورزی ارگانیک
کرم سرشاخهخوار هلو Anarsia lineatella Zeller حشرهای بومی اروپا است که اولینبار در دهه ۱۸۸۰ در کالیفرنیا مشاهده شد. این آفت یکی از آفات مهم درختان زردآلو، هلو، آلو و آلوخشک محسوب میشود و میزبان شناختهشدهای خارج از باغ ندارد. این آفت با تغذیه از جوانهها و شاخههای جوان در اوایل فصل، به درخت آسیب میزند. سپس لاروها وارد شاخهها شده و باعث پژمردگی یا خم شدن شاخههای جدید (اصطلاحاً “پرچمدار شدن”) میشوند. نسلهای بعدی لاروها داخل شاخهها یا حتی خود میوه تغذیه میکنند. ظاهر شدن شاخههای پرچمدار نشانهای از آلودگی به این آفت است.
مرفولوژی آفت

لاروهای جوان کرم سرشاخهخوار هلو به رنگ تقریباً سفید و با سر سیاه مشخص دیده میشوند. با رشد لاروها، رنگ آنها به قهوهای شکلاتی تغییر میکند و حلقههای تیره و روشن بهصورت متناوب روی شکم آنها دیده میشود. تفاوت رنگ بین پوست روشن بین بندها و بدن قهوهای، این آفت را از سایر لاروهایی که روی میوههای هستهدار یافت میشوند، متمایز میکند. لارو بالغ حدود ۱.۲۵ سانتیمتر طول دارد.
جهت بررسی بیشتر : قیمت فرمون کرم سرشاخه خوار هلو
شفیرهها (مرحلهای از چرخه زندگی بین لارو و حشره بالغ) به رنگ قهوهای و با طولی بین ۰.۶ تا ۱ سانتیمتر هستند و پیله ندارند. شفیرگی در نقاط محافظتشدهی درخت و گاهی داخل حفرهی ساقهی میوهی آلوده اتفاق میافتد.
پروانه بالغ کرم سرشاخهخوار حدود ۰.۷۵ تا ۱ سانتیمتر طول دارد و بالهای جلویی آن خاکستری فولادی با لکههای نامنظم است. این بالها باریک و کمی حاشیهدار هستند، در حالیکه بالهای عقبی که خاکستری روشنترند، دارای حاشیه پرمانند بیشتری هستند. وجود شاخکهای برجسته روی سر، به حشره ظاهری شبیه به پوزه میدهد. تخمها به شکل بیضی نسبتاً پهن، به رنگ زرد مایل به نارنجی بوده و روی شاخهها، برگها یا سطح میوه گذاشته میشوند.
زیستشناسی و چرخه زندگی کرم سرشاخهخوارهلو
کرم سرشاخهخوار زمستان را به صورت لارو در مراحل ابتدایی (مرحله اول یا دوم) درون سلولهایی کوچک به نام هابرناکولوم میگذراند. این سلولها معمولاً در محل اتصال شاخهها با تنه (نقاط دو یا سهراهی شاخههای یک تا سهساله)، در زخمهای ناشی از هرس یا شکافهای عمیق پوست درخت ایجاد میشوند. محل زمستانگذرانی با تودههایی از خاکاره و فضولات لارو (فرس) قابل شناسایی است؛ این برجکهای خروجی بهویژه پیش از بارندگیهای زمستانه بهوضوح دیده میشوند.
جهت بررسی بیشتر : مبارزه با کرم سرشاخهخوارهلو با روش های بیو لوژیک
در اوایل بهار و معمولاً همزمان با شکوفهدهی درخت یا کمی پیش از آن، لاروها از خواب زمستانی بیدار شده و به سمت جوانهها و برگهای تازهروییده حرکت میکنند. آنها از این اندامها تغذیه کرده و سپس به درون شاخهها نفوذ میکنند که این امر باعث خشکشدن سرشاخهها میشود. شاخههای خشکشده بهدلیل تغذیه لاروها، به نام “شاخه پرچمدار” یا شوت استرایک شناخته میشوند.

پروانههای بالغ حاصل از نسل زمستانگذران معمولاً در فروردین یا اوایل اردیبهشت ظاهر میشوند. تخمگذاری روی میوه، شاخه یا زیر برگها انجام میشود و رنگ تخمها از سفید مایل به زرد تا نارنجی متغیر است. لاروهای نسل اول در اردیبهشت و خرداد داخل شاخهها رشد میکنند و پروانههای نسل بعدی را در اواخر خرداد یا اوایل تیر به وجود میآورند.
در مرحله “جوانه صورتی”، لاروها فعال شده و از جوانهها و برگهای جوان تغذیه کرده و سپس وارد شاخهها میشوند. پس از پایان دوره تغذیه، از شاخه خارج شده و تبدیل به شفیره میگردند. پروانههای حاصل از این مرحله، معمولاً از اواسط تا اواخر ماه مه (اواخر اردیبهشت) ظاهر میشوند.
جهت بررسی بیشتر : سایت زیست بانی پایا
پرواز بعدی پروانههای بالغ در اواسط ژوئیه (اواخر تیر) انجام میگیرد. لاروهای حاصل از این نسل، بسته به شرایط، ممکن است هم از شاخهها و هم از میوههای نارس تغذیه کنند. بخشی از این لاروها زمستانگذرانی کرده و بخشی دیگر ممکن است نسل سومی ناقص را ایجاد کنند. شکلگیری نسل سوم به میزان رسیدگی میوه و تراکم جمعیت آفت بستگی دارد.
خسارت کرم سرشاخه خوار هلو
کرم سرشاخهخوار هلو میتواند به میوههای هستهدار آسیب بزند؛ این آسیب یا از طریق تغذیه از شاخهها و ایجاد خشکی یا مرگ سرشاخههاست، یا از طریق تغذیه مستقیم از میوه. آسیب به شاخهها بهویژه در درختان جوان با رشد سریع شدیدتر است، زیرا تغذیهی این آفت موجب از بین رفتن رشد انتهایی شاخه و در نتیجه ایجاد انشعابات جانبی نامطلوب میشود. با رسیدن میوه به مرحله بلوغ، حساسیت آن به حمله آفت بیشتر میشود؛ بیشترین خسارت معمولاً از زمانی که رنگ میوه شروع به تغییر میکند تا زمان برداشت رخ میدهد. لاروهای کرم سرشاخهخوار معمولاً از قسمت انتهایی دم میوه یا در امتداد شیار آن وارد میشوند و اغلب درست در زیر پوست میوه تغذیه میکنند.

پایش آفت (مانیتورینگ)
در اوایل بهار، باید شاخههای جدید درختان میوه را از نظر وجود شاخههای پرچمدار بررسی کرد؛ این شاخهها نشانهای از احتمال آلودگی آتی میوهها هستند. برای پایش پروانههای بالغ، میتوان تلههای فرمونی را از اوایل ماه اردیبهشت در باغ نصب کرد.
مدیریت و کنترل
در چارچوب یک برنامه مدیریت تلفیقی آفات (IPM)، بهترین روش برای کنترل کرم سرشاخهخوار هلو، استفاده بهموقع از حشرهکشهای کمخطر و سازگار با محیط زیست در زمان گلدهی درختان است. این حشرهکشها شامل باسیلوس تورینجینسیس (Bacillus thuringiensis)، اسپینوساد (با نامهای تجاری Entrust و Success)، متوکسیفنزوزاید (Intrepid)، و دیفلوبنزورون (Dimilin) هستند. کاربرد این سموم در زمان گلدهی با برنامه کنترل پوسیدگی قهوهای نیز هماهنگ است و از این رو میتواند به کاهش هزینههای سمپاشی کمک کند. در برنامههای IPM، اسپری زمان گلدهی بر اسپریهای دوره رشد ترجیح داده میشود، زیرا تأثیر منفی کمتری بر حشرات مفید و سایر موجودات غیرهدف دارد.
در روش مدیریت با کنترل شیمیایی به روش کنترل خانگی:
اسپریهای اولیه که روی لاروهای تازه از تخم درآمده قبل از ورود به شاخه یا میوه انجام میشود، مؤثرترین روش کنترل آفت هستند.
هشدار: بسیاری از سموم برای زنبورها خطرناکاند. برچسب سم را از نظر هشدارهای مربوط به زنبورها بررسی کنید و در زمان گلدهی یا هنگامی که زنبورها در باغ حضور دارند، از آنها استفاده نکنید.
- Acetamiprid: سمی برای زنبورها
- Azadirachtin (عصاره چریش): برخی فرمولها برای کشاورزی ارگانیک مجاز هستند
- Carbaryl: بسیار سمی برای زنبورها
- Esfenvalerate: بسیار سمی برای زنبورها
- Gamma-cyhalothrin: بسیار سمی برای زنبورها
- Kaolin clay: بهعنوان دافع برخی آفات استفاده میشود، برای کشاورزی ارگانیک مجاز است
- Lambda-cyhalothrin: بسیار سمی برای زنبورها
- Pyrethrins: سمی برای زنبورها، برخی فرمولها برای ارگانیک مجازند
- Spinosad: بسیار سمی برای زنبورها، برخی فرمولها برای ارگانیک مجازند
- Zeta-cypermethrin: بسیار سمی برای زنبورها
کنترل شیمیایی در فصل خواب ( زمستان گذرانی )
روش دیگر کنترل این آفت، سمپاشی در فصل خواب (اواخر زمستان یا اوایل بهار پیش از شروع رشد درخت) برای از بین بردن لاروهای زمستانگذران در پناهگاههایشان است. در گذشته از سموم ارگانوفسفره و پایرتروئیدی برای این کار استفاده میشد، اما امروزه بهدلیل تأثیرات منفی آنها بر کیفیت آبهای سطحی و خطراتی که برای پرندگان شکاری، بیمهرگان آبزی، حشرات مفید و دیگر موجودات غیرهدف دارند، توصیه نمیشوند. بهجای آن، میتوان از ترکیب روغن باغبانی با اسپینتورام (Delegate)، اسپینوساد (Entrust، Success) یا دیفلوبنزورون (Dimilin) استفاده کرد که این نگرانیهای زیستمحیطی را ندارند. اسپری روغن بهتنهایی یا همراه با حشرهکش در دوره خواب درخت، همچنین میتواند برخی دیگر از آفات میوههای هستهدار مانند کنهها و شپشک سنخوزه را نیز کنترل کند (البته روغن بهتنهایی اثری بر کرم سرشاخهخوار ندارد). علاوه بر این، در طول فصل رشد میتوان از روشهای اخلال در جفتگیری (mating disruption) برای کمک به کنترل آفت استفاده کرد.
اختلال در جفتگیری (Mating Disruption)
استفاده از فرومونهای جنسی برای ایجاد اختلال در جفتگیری میتواند بهعنوان مکملی برای سمپاشیهای زمان خواب زمستانی یا زمان گلدهی درختان مورد استفاده قرار گیرد. در عمل، کاربرد اصلی این روش در دوره پس از گلدهی در باغهای ارگانیک است، جایی که مواد شیمیایی دیگر در دسترس نیستند.

با این حال، اختلال در جفتگیری زمانی که بهتنهایی استفاده شود، در کنترل آفت “کرم سرشاخهخوار هلو” (Peach Twig Borer) چندان قابل اطمینان نبوده است. این روش در باغهایی که جمعیت پروانهها (بالغین آفت) پایین است و در نزدیکی میزبانهای درماننشده یا باغهای بادام قرار ندارند، مؤثرتر عمل میکند.
مواردی که باعث کاهش اثربخشی این روش میشوند شامل:
- کوچک بودن اندازه باغ،
- ناهمواری زمین،
- کاهش میزان کاربرد فرومون،
- پاشش در ارتفاع پایین درخت،
- زمانبندی نادرست،
- و فشار بالای آفت است.
بنابراین، پیروی از دستورالعملهای زمانی که در جدول درمانی زیر آمده بسیار مهم است.
کنترل زیستی (Biological Control)
کرم سرشاخهخوار هلو حدود ۳۰ دشمن طبیعی شناختهشده دارد. مورچه خاکستری (Formica aerata) یکی از شکارچیان این آفت در فصل بهار و تابستان است. گاهی در برخی سالها، این دشمنان طبیعی میتوانند بخش زیادی از لاروها را از بین ببرند، اما به تنهایی معمولاً نمیتوانند جمعیت آفت را تا سطحی پایین بیاورند که از نظر اقتصادی خسارتزا نباشد.
از دیگر دشمنان طبیعی رایج در کالیفرنیا میتوان به زنبورهای کوچکی به نام کاپیدوسوما (Copidosoma varicornis)، هایپرتلس لیویدوس (Hyperteles lividus)، زنبور براکونید به نام ماکروسنتروس انسیلیووروس (Macrocentrus ancylivorus)، و همچنین کنهای به نام پایموتس ونتریکوسوس (Pyemotes ventricosus) اشاره کرد.
روشهای مورد قبول در کشاورزی ارگانیک
روشهایی که در کشاورزی ارگانیک برای مدیریت کرم سرشاخهخوار هلو قابل قبول هستند شامل موارد زیر میباشند:
- محلولپاشی در زمان گلدهی با باکتری Bacillus thuringiensis (Bt)،
- اسپریهای ساختهشده با فرمول Entrust از ترکیب اسپینوساد (spinosad)،
- برخی روغنهای سبک (narrow range oils)،
- استفاده از اختلال در جفتگیری با فرومونها.
پایش و تصمیمگیری برای درمان
۱-دوره گلدهی (Bloom)
در زمان گلدهی، هنگامی که شاخههای جوان در حال رشد هستند، باید حضور لاروهای آفت یا نشانههای خسارت آنها بررسی شود. در زمانی که طول شاخههای تازه رشد کرده حدود ۲.۵ سانتیمتر شده، به دنبال شاخههای پژمرده و تغذیه در پایه گلها بگردید.
اگر در این زمان لارو یا آثار تغذیه مشاهده شود، میتوان یکی از این حشرهکشها را استفاده کرد:
- دیفلوبنزورون (Dimilin)
- اسپینتورام (Delegate)
- اسپینوزاد (Entrust, Success)
- متوکسیفِنوزاید (Intrepid)
- کلورانترانیلیپول (Altacor)
- دو نوبت اسپری با Bt.
از دیگر روشهای مؤثر در مدیریت آفت، سمپاشی در فصل خواب درختان (زمستان یا ابتدای بهار پیش از شروع رشد فعال) است. در این دوره، لاروهای کرم سرشاخهخوار درون پناهگاههای خاصی به نام هابرناکولا (معمولاً در محل اتصال شاخهها، شکافهای پوست یا زخمهای ناشی از هرس) زمستانگذرانی میکنند. برای از بین بردن این لاروها، میتوان از ترکیب روغنهای باغبانی با حشرهکشهایی مانند اسپینوساد (Entrust)، دیفلوبنزورون (Dimilin)، اسپینتورام (Delegate) یا متوکسیفِنوزاید (Intrepid) استفاده کرد. این ترکیبات نسبت به حشرهکشهای قدیمی مانند ارگانوفسفرهها یا پایرتروئیدها آسیب زیستمحیطی بسیار کمتری دارند و برای بسیاری از برنامههای ارگانیک نیز مجاز هستند.
۲-پایش شاخههای آسیبدیده (Shoot Strike Monitoring)
از زمان گلدهی به بعد، تمامی باغها باید برای بررسی شاخههای آسیبدیده پایش شوند. اولین نشانهها زمانی ظاهر میشوند که مجموع درجهروزها (degree-days) از زمان مشاهده پروانهها در تلهها به حدود ۴۰۰ DD برسد، ولی اوج خسارت معمولاً در ۷۰۰ تا ۸۰۰ DD است.
آستانه درمانی: اگر درختی ۳ شاخه آسیبدیده داشته باشد، درمان ضروری است.
۳-تلههای فرومونی و محاسبه درجهروز (DD)
در مدیریت تلفیقی کرم سرشاخهخوار هلو، تلههای فرمونی ابزاری حیاتی برای پایش و تعیین زمان مناسب سمپاشی هستند. این تلهها باید از اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت در باغها نصب شوند تا نخستین پرواز پروانههای بالغ ثبت شود. با مشاهده اولین حشره در تله، زمان «بیوفیکس» تعیین شده و از آن نقطه، محاسبهی درجهروزها (degree-days) آغاز میشود. این محاسبه به کشاورزان کمک میکند تا زمان دقیق خروج لاروها از تخم را پیشبینی کرده و سمپاشی را قبل از نفوذ لاروها به داخل شاخه یا میوه انجام دهند؛ یعنی در حساسترین و مؤثرترین مرحله از زندگی آفت. در واقع، تلههای فرمونی با فراهم کردن اطلاعات دقیق از فعالیت جمعیت آفت، امکان هدفگیری دقیقتر و کاهش دفعات و دُز سمپاشی را فراهم میکنند. تلهها همچنین در تعیین شدت آلودگی، بررسی اثر کنترلهای انجامشده و تصمیمگیری برای درمانهای بعدی، نقش کلیدی دارند.

علاوه بر پایش، از فرمونهای جنسی در روش اخلال در جفتگیری (mating disruption) نیز استفاده میشود. در این روش، با نصب پخشکنندههای فرمون در تاج درختان، محیط باغ با فرمون اشباع میشود و پروانههای نر نمیتوانند به راحتی پروانههای ماده را پیدا کنند، در نتیجه فرآیند جفتگیری مختل شده و تخمریزی کاهش مییابد. این روش بهویژه در باغهای ارگانیک که امکان استفاده از سموم شیمیایی محدود است، کاربرد دارد. البته برای موفقیت این روش، رعایت نکاتی مانند اندازه کافی باغ، هموار بودن زمین، تراکم پایین جمعیت آفت و زمانبندی دقیق بسیار مهم است. استفاده انفرادی از این روش در باغهایی با تراکم بالای آفت یا در کنار باغهای آلوده دیگر، اغلب نتیجهی مطلوبی ندارد و باید بهعنوان مکمل در کنار سایر روشهای مدیریتی استفاده شود.
اگر نیاز به سمپاشی در فصل رشد باشد (براساس پایش آسیب به شاخهها)، برای زمانبندی دقیق، به نتایج تلهها و مجموع درجهروزها نیاز دارید. پس از گرفتن اولین پروانه در تله، شروع به محاسبه درجهروزها کنید، با آستانه پایین ۵۰ درجه فارنهایت و آستانه بالا ۸۸ درجه فارنهایت.
توصیههای زمانی برای درمان:
- اگر میوه هنوز سبز است: درمان در حدود ۴۰۰ DD انجام شود.
- اگر رنگ گرفتن میوه شروع شده: درمان در ۳۰۰ DD انجام شود.
- برای Bt، دو نوبت اسپری لازم است: یکی در ۳۰۰–۳۵۰ DD و دیگری در ۴۵۰–۵۰۰ DD.
- برای Intrepid یا Altacor، یک اسپری کافی است که باید در ۳۰۰ DD انجام شود.
برای محاسبه دقیق درجهروز در منطقه خود، میتوانید از مدل پیشبینی آفت یا جدول درجهروز مخصوص کرم سرشاخهخوار استفاده کنید. بهطور کلی، تلههای فرمونی نهتنها در پایش و پیشبینی جمعیت آفت، بلکه بهعنوان بخشی از استراتژیهای پیشرفته مانند اختلال در جفتگیری، جایگاهی محوری در برنامههای IPM (مدیریت تلفیقی آفات) دارند. ترکیب استفاده هوشمندانه از این تلهها با سمپاشی هدفمند در فصل خواب یا زمان گلدهی، ضمن حفظ اثربخشی، خطر آسیب به حشرات مفید مانند زنبورها و شکارگرهای طبیعی را نیز به حداقل میرساند.
نتیجهگیری
مدیریت مؤثر کرم سرشاخهخوار هلو (Anarsia lineatella) نیازمند رویکردی تلفیقی و زمانبندیشده است که تلههای فرمونی در آن نقش محوری ایفا میکنند. این تلهها با پایش دقیق جمعیت پروانههای بالغ و ثبت زمان اولین پرواز، امکان برنامهریزی دقیق برای استفاده از روشهای کنترل مانند سمپاشی یا اخلال در جفتگیری را فراهم میکنند. همچنین در ارزیابی موفقیت برنامههای مدیریت آفت و تصمیمگیری برای اقدامات بعدی کاربرد دارند.
کنترل لاروهای زمستانگذران در فصل خواب، بهویژه با ترکیب روغنهای باغبانی و حشرهکشهای کمخطر، گام نخست در کاهش جمعیت پایه آفت است. در ادامه، سمپاشیهای هدفمند در زمان گلدهی یا پس از آن، بر پایه محاسبه درجهروز و بررسی شاخههای آلوده، تکمیلکننده این برنامه هستند. روش اخلال در جفتگیری با فرمون نیز، اگرچه بهتنهایی کافی نیست، اما در باغهای بزرگ و شرایط خاص میتواند اثربخشی کنترل شیمیایی را افزایش دهد و گزینهای مناسب برای تولید ارگانیک باشد.
در نهایت، موفقیت در کنترل این آفت در گرو تلفیق ابزارهای پایش (تلههای فرمونی)، شناخت دقیق زیستشناسی آفت، انتخاب زمان مناسب برای اقدام، و بهرهگیری از روشهای سازگار با محیطزیست است. چنین رویکردی، ضمن کاهش مصرف سموم و هزینهها، از بروز مقاومت در آفت و آسیب به دشمنان طبیعی نیز جلوگیری میکند و امنیت زیستی و اقتصادی باغ را تضمین مینماید
