مروری بر زیست شناسی و روشهای مدیریت بید سیب زمینی

بید غده سیب زمینی یا Potato Tuber Moth (PTM؛ بانام علمی Phthorimaea operculella)، یکی از مهمترین حشرات آفتی است که به تولید و ذخیرهسازی سیبزمینی ها آسیب میرساند. این آفت در مراحل لاروی خود از برگها و غدههای سیبزمینی تغذیه میکند و در نتیجه باعث کاهش مستقیم محصول میشود. لاروها با ایجاد تونل در غدههای سیب زمینی و ایجاد حفره و سوراخ در برگها، ساقهها و دمبرگها و در نتیجه با ایجاد گالریهای نامنظم در ظاهر محصول خسارات جدی وارد میکنند. آسیبهای برگی معمولاً تأثیر زیادی بر کاهش محصول ندارند، اما غدههای آلوده به آفات کیفیت بازاری خود را از دست داده و در انبارداری تا 100 درصد خسارت میبینند. روشهایی مانند آبیاری سبک هر 4 روز یکبار و استفاده از برگهای نیم (Neem) بهعنوان مالچ پاشی در چهار هفته آخر پیش از برداشت، به عنوان راهکار مؤثر شناسایی شدهاند. همچنین، اسپری لایهای نازک از روغنهای طبیعی آزمایششده میتواند بهعنوان یک لایه دفاعی عمل کند و باعث سردرگمی یا اختلال در یافتن غده توسط لاروهای تازهخارجشده از تخم شود.
این آفت بهسختی قابل ریشهکن کردن است، به همین دلیل کشاورزان به استفاده از حشرهکشها و روشهای زیستی متکی هستند. خسارت ناشی از بید سیبزمینی با استفاده از سموم چرخشی مانند اسپنوالریت و ایندوکساکارب قبل و بعد از قطع شاخوبرگها کاهش یافته است. همچنین، استفاده از پودر گیاه وج Acorus calamus با مقدار 5 گرم به ازای هر کیلوگرم سیبزمینی در انبارهای روستایی، در پیشگیری از خسارات شدید بید سیب زمینی بسیار مؤثر بوده است. در نقاط مختلف جهان، زنبورهای پارازیتوئید مانند گونههای spp.Copidosoma و spp.Apanteles نقش مهمی در مدیریت بید سیب زمینی دارند. علاوه بر این، تلههای فرمونی برای پایش جمعیت آفت و همچنین مدیریت آن در مزرعه و انبار استفاده میشوند.
مرکز اصلی منشاء و تنوع محصول سیبزمینی و خویشاوندان وحشی آن در بخش غربی آمریکای جنوبی قرار دارد. سیبزمینی که در تمام قارهها به جز قطب جنوب کشت میشود، یکی از پنج محصول مهم جهان است. بین ۸۰۰۰ تا ۵۰۰۰ قبل از میلاد، سیبزمینی بهعنوان اولین سبزی کشت شده در مناطق جنوبی پرو و شمالی بولیوی امروزی شناخته شده است. سیبزمینی چهارمین محصول مهم جهان پس از گندم، برنج و ذرت است و یکی از اصلیترین محصولات برای کشورهای در حال توسعه مانند نپال به منظور تأمین امنیت غذایی و کاهش فقر به شمار میآید.
در کشورهای در حال توسعه، منطقه آسیا-اقیانوسیه که بیش از ۸۰ درصد سیبزمینی جهان را تولید میکنند و چین بزرگترین تولیدکننده است. در دهه ۱۹۹۰، تولید سیبزمینی با سرعت چشمگیری افزایش یافت و تولید چین تقریباً دو برابر شد و تا ابتدای قرن بیست و یکم به حدود ۷۰ میلیون تن در سال رسید. در کره شمالی، تولید سیبزمینی با سریعترین سرعت افزایش پیدا کرد به دلیل اینکه دولت سیبزمینی را یکی از ارکان برنامه امنیت غذایی خود قرار داد. هند بزرگترین تولیدکننده سیبزمینی در جنوب آسیا و سومین تولیدکننده بزرگ در جهان است. با افزایش محبوبیت سیبزمینی در رژیم غذایی شهری و افزایش تقاضا برای فستفودهای سبک غربی، مصرف سیبزمینی در هند نیز افزایش پیدا کرده است. هند یکی از تأمینکنندگان اصلی سیبزمینی برای صنایع فرآوری کشورهای همسایه به شمار میآید.
آفات مختلفی مانند بید سیبزمینی (PTM) یا بید سیب زمینی، مورچه قرمز، شته سبز هلو، کرمسفید ریشه، مگس مینوز، کرمبرگخوار، کرم قوزه، کرم سبز برگخوار ، سوسک Epilachna، کک چغندر قند ، و کرم مفتولی ریشه از آفات سیب زمینی هستند. در میان این آفات، بید غده سیبزمینی هم در مزارع و هم در انبار بسیار شایع هستند و بین ۲۳ تا ۴۷ درصد از غدههای ذخیرهشده در انبارها را از بین میبرد. مرحله لاروی این آفت خطرناکترین مرحله است، زیرا هرچه تعداد لاروها بیشتر باشد، خسارت و زیان بیشتری به محصول سیبزمینی وارد میشود.
در کشورهای جنوب آسیا، خسارات پس از برداشت بسیار بالا بود؛ بهطوری که در سال ۲۰۰۵، هند ۲۴٪ و بنگلادش ۲۰٪ متضرر شدند، در حالی که این رقم در نپال به ۲۵٪ میرسید. یکی از عوامل اصلی خسارات در انبار، آفتی به نام پروانه مینوز سیبزمینی (Phthorimaea operculella) از خانواده شاپرکها (Lepidoptera: Gelechiidae) است. یکی از میزبانهای اصلی این آفت سیبزمینی و همچنین محصولات دیگری از خانواده سولاناسه (مثل گوجهفرنگی، بادمجان و غیره) می باشد. پروانه مینوز سیبزمینی یک آفت مخرب در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری است و بهطور گسترده به محصولات خانواده سولاناسه، بهویژه سیبزمینی (S. tuberosum) آسیب جدی وارد میسازد.
تغییرات قابل توجه در اقلیم جهانی بر کشاورزی و عرضه جهانی مواد غذایی تأثیر میگذارد. زمانی که ارقام سیبزمینی در دهه ۱۹۶۰ در چارچوب برنامه مأموریت پر جهت کنترل این آفت و کمک به هند برای تحقیقات از هند به کاتماندو منتقل شدند، احتمالاً آفت بید سیب زمینی نیز وارد نپال شد. در نپال، حضور این آفت در بیش از ۱۵ منطقه، از جمله مناطق مرتفع، ثبت شده است. بید سیب زمینی ، مانند میزبان اصلی خود یعنی سیبزمینی، احتمالاً از غرب آمریکای جنوبی منشأ گرفته است. در جنوب آسیای مرکزی، گفته میشود که این آفت در سال ۱۹۰۶ از ایتالیا به بمبئی هند آورده شده است.
لاروهای این آفت تا ۰.۱۵ مایل بین مزارع و برگها حرکت میکنند تا غدهها یا گیاهان را آلوده کنند، در حالی که جابهجایی در فواصل طولانی به احتمال زیاد به دلیل انتقال غدههای آلوده رخ میدهد. بید سیب زمینی در مناطقی که مستقر میشود بیش از چهار نسل در سال تولید میکند، احتمالاً باعث خسارات اقتصادی بالای میشود. به منظور افزایش در تولید سیبزمینی، باید خسارات ناشی از آفت بید سیب زمینی کاهش یابد. اگرچه این آفت بیشتر با سیبزمینی مرتبط است، اما میتواند در سایر گیاهان خانواده سولاناسه نیز یافت شود، مانند بادمجان، گوجهفرنگی، تاجریزی سیاه، تاجریزی برگنقرهای ، فلفل تند، تنباکو ، انگور فرنگی و غیره.
بسیاری از حشرهکشهای سنتی با حشرهکشهای شیمیایی جدید جایگزین شدهاند. این حشرهکشهای جدید قابلیت کنترل قوی حشرات آفت را با دوز یا مقدار کم دارند، دارای گزینشپذیری بالا، تأثیرگذاری مخصوص روی آفات هدف، سمیت کم برای گونههای غیرهدف و سازگاری با محیطزیست هستند. به دلیل این ویژگیها، بسیاری از حشرهکشهای جدید ایمنتر، مناسبتر و در مدیریت تلفیقی آفات قطعا بهتر تلقی میشوند. بنابراین، این مطالعه برای بررسی کارایی انواع حشرهکشهای شیمیایی جدید در مدیریت آفت پروانه بید سیبزمینی یا بید سیب زمینی انجام شده است.
تولید و بهرهوری سیبزمینی به دلیل حمله آفات مختلف حشرات آسیب میبیند که در میان آنها، بید سیب زمینی یکی از آزاردهندهترین آفات و خطرناک ترین آنها است. این آفت با تغذیه از غدهها در مزرعه و هنگام ذخیرهسازی در انبارها ، تأثیر منفی بر تولید سیبزمینی میگذارد. خطرناکترین مرحله این آفت، مرحله لاروی است. لارو برگها، ساقهها و دمبرگها را میجود و تونلهایی در غدهها ایجاد میکند. علاوه بر این، غدههای سیبزمینی که توسط لارو آلوده شدهاند، حاوی سوراخها و فضولات لارو هستند و برای مصرف و فروش نامناسب میشوند.
بید سیب زمینی ، اکنون به یک آفت مهاجم جهانی تبدیل شده است. خسارت این آفت، قبل از برداشت در غده و شاخ و برگ کمتر از 5 درصد است، اما خسارت پس از برداشت در غدهها بین 40 تا 100 درصد است و میتواند باعث کاهش محصول تا 100 درصد شود. روش رایج برای کنترل این آفت استفاده از مواد شیمیایی است. استفاده از حشرهکشهای شیمیایی بدون ارزیابی اثربخشی آنها، باعث افزایش توان تولیدمثلی این آفت و سازگاری آن با تغییرات فصلی شده است که کنترل آن را دشوار کرده است.
در این مقاله، اهمیت بید سیب زمینی و استراتژیهای کنترلی به منظور جلوگیری از کاهش تولید، از جمله استفاده از قارچکشهای مصنوعی و سایر اصلاحات ارگانیک، مورد بحث قرار گرفته است. هدف این مقاله مروری بر ارائه اطلاعاتی درباره علل، تأثیرات، نشانهها و راهکارهای مدیریت این آفت است. این اطلاعات برای حشرهشناسان، کشاورزان و پژوهشگران مفید خواهد بود و میتواند به عنوان راهنما برای حفاظت از سیبزمینی در مزارع مورد استفاده قرار بگیرد.
حشرات آفت سیبزمینی
حشرات آفت یکی از رایجترین عوامل آسیب به محصولات کشاورزی و در زمان ذخیرهسازی آنها در سراسر جهان هستند. با این حال، بررسی تأثیر انواع مختلف آفات بر تولیدات کشاورزی همچنان جدا از بحثهای فعلی درباره تأثیر تنوع گونهها بر بهرهوری اکوسیستم باقی مانده است. بسیاری از آفات از جمله حشرات، کنهها، حلزونها و نماتدها به انواع مختلف سیبزمینی که در سراسر جهان کشت میشوند حمله میکنند. اهمیت نسبی حشرات آفت در مناطق مختلف متفاوت است و بیشترین تعداد گونههای آفت اقتصادی در اکوسیستم سیبزمینی در مناطق نئوتروپیک (نواحی گرمسیری جدید) و کشورهای منشأ سیبزمینی مشاهده میشود.
تخمین زده میشود که حشرات آفت باعث از دست رفتن 16 درصد از تولید سیبزمینی در سطح جهان میشوند. کاهش عملکرد و کیفیت غدههای سیبزمینی برای آفات مختلف بین 30 تا 70 درصد متغیر است. خسارت محصولات سیبزمینی به دلیل آفات و بیماریها در طول فصل کشت و ذخیرهسازی در انبارها قابلتوجه است و در کشورهای در حال توسعه به 32 درصد میرسد. بهرهوری و تولید سیبزمینی به دلایل مختلفی از جمله آلودگیهای ناشی از حشرات پایین است. بیش از 40 گونه حشرات آفت به تولید سیبزمینی مرتبط هستند و خسارت جدی ایجاد میکنند و در نتیجه میزان تولید کاهش می یابد.

بید غده سیبزمینی (P. operculella)
بید سیب زمینی یک آفت مهم است که به سیبزمینی حمله میکند و در سراسر جهان یافت میشود. این آفت از آمریکای جنوبی، که محل اصلی رشد سیبزمینی بوده است، منشأ گرفته است، جایی که به خوبی با این محصول سازگار شده و بهطور ویژهای برای شناسایی سطوح بالای گلیکوالکالوئیدها تخصص پیدا کرده است.
لاروهای بید غده سیبزمینی از برگها و غدههای سیبزمینی تغذیه کرده و در آنها رشد میکنند، که باعث خسارات مستقیم به قسمت خوراکی میشود. پژوهشها نشان دادهاند که خسارات ناشی از این آفت در زمان ذخیرهسازی در انبارها بسیار زیاد بوده و میزان آن به درجه آلودگی اولیه بستگی دارد. در نپال، این آفت رایجترین آفت سیبزمینیهای ذخیرهشده است. این آفت تهاجمی، که از منطقه Andean در آمریکای جنوبی منشأ گرفته است، همراه با منبع تغذیه خود یعنی سیبزمینی تکامل یافته است. بید غده سیبزمینی آفتی جهانی است که در آبوهواهای گرمسیری و نیمهگرمسیری یافت میشود. مشاهدات این آفت در بیش از ۹۰ کشور گزارش شده است. این آفت در دستکم ۲۵ ایالت آمریکا، از سواحل آتلانتیک تا اقیانوس آرام، یافت شده است. بید غده سیبزمینی در مناطقی دیده میشود که گیاهان خانواده سولاناسه مانند سیبزمینی تولید میشوند. بسیاری از کشورها با اقلیم معتدل، مانند نیوزیلند، طغیانهای اقتصادی قابلتوجهی از این آفت را ثبت کردهاند.
رنج میزبان های بید سیب زمینی
پیش از این، بید سیب زمینی در سال 1873 به نام Gelechia operculella شناخته میشد. در سالهای 1902 و 1931، تغییراتی در نام این جنس ایجاد شد و در سال 1964، آن را در جنس Phthorimaea قرار دادند. معمولاً این آفتها به سیبزمینی مرتبط هستند، اما همچنین از گوجهفرنگی، بادمجان ، فلفل ، تنباکو و گیاهان وحشی از خانواده سولاناسه مانند علف هرز جیمسون و داتوره تغذیه کردهاند. این آفت تنها در گیاهان خانواده سولاناسه یافت میشود. لاروهای بید سیب زمینی از نوع گیاهخواران خاص (الیگوفاژ) هستند، یعنی فقط از گیاهان خانواده سولاناسه تغذیه میکنند.
چرخه زندگی و بیولوژی بید سیب زمینی
بید سیب زمینی چهار مرحله رشدی دارد: تخم، لارو، شفیره و حشره بالغ. پروانههای بالغ معمولاً کوچک هستند (تقریباً 0.94 سانتیمتر طول) و عرض بال آنها حدود 1.27 سانتیمتر است. این پروانهها نقاط سیاه رنگی روی بالهای جلویی خود دارند (دو یا سه نقطه در نرها، “X” در مادهها). هر دو جفت بال آنها حاشیههای ریشدار دارند. پروانههای بید سیب زمینی میتوانند با خزیدن از طریق شکافهای موجود در خاک یا حفر کردن در عمق کم خاکهای شل، سیبزمینیها را پیدا کرده و تخمگذاری کنند. تخمهای بید سیب زمینی کوچکتر از 0.0508 سانتیمتر قطر دارند، گرد، شفاف و رنگ آنها از سفید تا قهوهای زرد تغییر میکند. لاروهای بید سیب زمینی معمولاً قهوهای روشن با سری قهوهای هستند. لاروهای بالغ (تقریباً 96 سانتیمتر طول) ممکن است صورتی یا سبز رنگ باشند. دما تأثیر زیادی بر زمان تفریخ تخم ها دارد. لاروها هنگام رشد رنگ خود را از سفید به زرد، سپس به صورتی و در نهایت به سبز تغییر میدهند. لاروها تا 2 هفته قبل از تبدیل شدن به شفیره، از گیاه میزبان خود تغذیه میکنند و نرها در مرحله چهارم لاروی میتوانند از مادهها با وجود اندام تناسلی دو بخشی ( بیضه ) زرد کشیده در بخشهای پنجم و ششم شکم تمایز یابند.
جهت پنهان شدن و محافظت در مرحله شفیرگی، شفیره در یک پیله ابریشمی که با ذرات خاک و بقایای گیاهی پوشیده شده است، تشکیل میشود. شفیرهسازی میتواند در میان برگهای مرده سیبزمینی، در خاک یا بر روی غدههای سیبزمینی نگهداریشده انجام شود. شفیرهها برای رشد کامل به 10 تا 30 روز زمان نیاز دارند که بسته به شرایط محیطی متغیر است. جفتگیری زمانی آغاز میشود که حشرات بالغ بیرون میآیند، و مادهها به دنبال میزبان برای تخمگذاری ظرف چند ساعت بعد از جفتگیری میگردند که این بسته به دما متفاوت است، تخمهای تازه گذاشتهشده زرد روشن هستند و قبل از هچ شدن به قهوهای تیره تبدیل میشوند. تخمهای موجود در یک توده تخم تقریباً بهطور همزمان هچ میشوند. چرخه زندگی از تخم تا بالغ در تابستان در مدت زمان کوتاهی (22 تا 30 روز) کامل میشود و معمولاً در زمستان تا 2 تا 4 ماه طول میکشد. دمای بهینه برای رشد شبپره بین 22 درجه سانتیگراد تا 26 درجه سانتیگراد است و رطوبت هوای مورد نیاز 70 تا 80 درصد است.
نحوه خسارت بید سیب زمینی
آفات یکی از عوامل اصلی آسیب به تولید و ذخیرهسازی محصولات کشاورزی در سطح جهانی هستند. این آفت، یکی از بزرگترین آفات حشرهای است که به سیبزمینی آسیب میزند و در هر دو مرحله کشت و ذخیرهسازی در انبارها به آن حمله میکند. مرحله لارو این آفت بیشترین آسیب را به سیبزمینی وارد میکند، زیرا هم در مزرعه و هم در انبار به گیاه حمله میکند. ماده بالغ ، تخمهای خود را روی برگها میگذارد و بلافاصله پس از تفریخ تخمها، لاروها شروع به تونل زدن در برگها میکنند. اگر لارو به مدت طولانی از برگها تغذیه کند، یکسوم تا نیمی از برگ آسیب میبیند؛ اما در صورت لزوم، لارو در داخل ساقه نیز تونل میزند و باعث مرگ کامل برگ میشود. لاروها از طریق ساقه به تودههای سیبزمینی نفوذ نمیکنند. آسیبهای معمولی شامل تونل زدن در برگ، دمبرگ و ساقهها در شرایط مزرعه است.

در مناطق گرم و خشک، این آفت نه تنها به برگها حمله میکند، بلکه در هنگام ذخیرهسازی سیبزمینیها نیز آسیبهای وسیعی وارد میکند. آسیبها در درون غدههای سیبزمینی بیشتر مشهود است. غدهها در مزرعه آلوده میشوند و بالغها تخمهای خود را در نزدیکی غده های سیبزمینی میگذارند. لاروها تونلها و راهروهای نامنظم با عمقهای مختلف ایجاد میکنند که مسئول از دست رفتن وزن و کیفیت سیبزمینیها هستند.
قارچ های .Fusarium sp و باکتری .Erwinia sp مسئول آلودگی ثانویه هستند که باعث گندیدگی و ترشح میشود. سیبزمینیهای آلوده ارزش کمی به عنوان غذا یا بذر دارند، و غده های آلوده منبع اصلی عفونت بید سیب زمینی در مزارع سیبزمینی تازه کاشته شده هستند. سیبزمینیها همیشه در زمان برداشت نشانههایی از آسیب نشان نمیدهند، اما ممکن است منبع تخمها و لاروهای اولیه باشند که میتوانند باعث خسارات شدید پس از برداشت در سیبزمینیهای ذخیره شده در صورت نبود اقدامات کنترل کافی شوند. اگر سیبزمینیهای آلوده بدون اقدامات احتیاطی مناسب ذخیره شوند، ممکن است کل موجودی سیبزمینیهای ذخیرهشده از بین برود. در انبارهای سنتی غیر یخچالی، آلودگیهای بید سیب زمینی میتواند کل محصول را در مدت 2 تا 4 ماه نابود کند.
بید سیب زمینی یک آفت جدی سیبزمینی است که در انبارها نیز مضر است و در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری یافت میشود. این آفت خسارات زیادی به محصول سیبزمینی در شرایط انبار و مزرعه وارد میکند و همچنین آفت مهمی در پس از برداشت سیبزمینی است. برای کاهش خسارتهای ناشی از حملونقل، بازار باید نزدیک به منطقه تولید قرار داشته باشد. خساراتی که بید سیب زمینی به سیبزمینی در مزرعه و انبار وارد میکند، مانع بزرگی برای تولید و ذخیرهسازی سیبزمینی است. تا زمانی که آلودگی به گیاهان سیبزمینی شدید نباشد، نگرانی اصلی کاهش عملکرد به دلیل ضعف گیاه نیست. زمانی که غدهها در معرض بید سیب زمینی قرار میگیرند و قبل از برداشت یا در هنگام برداشت آلوده میشوند، بیشترین خسارت اقتصادی در انتهای فصل رشد اتفاق میافتد. مقدار بید سیب زمینی در برگها میتواند تأثیر زیادی بر میزان آلودگی در غدهها داشته باشد و خسارت به سیبزمینیهای ذخیرهشده میتواند به طور کامل منجر به از دست رفتن محصول شود اگر غدهها تیمار نشوند. در انبارهای کشور هند، بید سیب زمینی باعث خسارت 30 تا 70 درصدی میشود. با آلودگی پنج جفت از بید سیب زمینی به ساقه گیاه سیبزمینی، عملکرد در نپال 30 درصد کاهش مییابد. در برخی مناطق خاص در خومالتر، کاتماندو، سیبزمینیهایی که برداشت شدند، به دلیل شیوع بید سیب زمینی به میزان ۱۰۰ درصد از دست رفتند. اگرچه از دست دادن عملکرد در اثر آلودگی مزرعه نادر است، اما کاهش کمیت و کیفیت در انبارها در مناطق گرم و خشک به طور قابل توجهی زیاد است، به طوری که اگر مدیریت نشود، این خسارتها میتواند به بیش از 100 درصد هم برسد، گیاهان بیمار بیشتر از گیاهان سالم توسط بید سیب زمینی آسیب میبینند. با آلودگی مزرعه توسط بید سیب زمینی ، به میزان ۸۷ درصد از غدههای سیبزمینی از بین رفتند و گندیدگی به شدت با آلودگی غدهها در انبار مرتبط بود. در شرایط مزرعهای، کاهش عملکرد 46 تا 60 درصد و در انبارهای بدون محافظت در اندونزی 60 تا 70 درصد گزارش شده است. در نپال، گزارش شده است که از دست دادن عملکرد غدهها به دلیل آلودگی از 45 ± 3.2 درصد تا 78.9 ± 10 درصد متغیر است.

آسیبهای ناشی از آفت در کشتهای ماه بهمن بین ۲۴ تا ۲۷.۵ درصد از وزن غدهها در زمان برداشت بود. در شیلی، ۲۰ رقم سیبزمینی را از نظر مقاومت به آلودگی بید سیب زمینی مورد بررسی قرار گرفتند. و نتایج نشان داد که بین ۲۸.۷ درصد تا ۶۱.۶ درصد از این ارقام دچار آلودگی شدند. میانگین خسارت پیشبینیشده ۳۲۱.۷۵ دلار در هکتار بر اساس قیمتهای سیبزمینی در آن زمان بود. محققین گزارش دادند که سیبزمینیهای برداشتشده از مزارع مختلف در دشت کلمبیا در اورگان به دلیل آلودگی به بید سیب زمینی برای بازار رد شدند و این منجر به خسارتی معادل ۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ شد. بید سیب زمینی میتواند منجر به خسارت ۵۰ درصدی در تولید سیبزمینی از طریق کاهش کیفیت شود، و شیوع بیشتر آلودگی غدهها میتواند سیبزمینیها را کاملاً غیرقابل فروش کند در ایالات متحده آمریکا. گزارش شده در هند، خسارات تولیدی ناشی از آلودگی بید سیب زمینی بین ۶ تا ۹ درصد بسته به محل متغیر بود. طبق بررسی صورت گرفته توسط محققین در اتیوپی، بید سیب زمینی بزرگترین مانع تولید سیبزمینی است که تا ۴۲ درصد خسارت در انبارها وارد میکند.
خسارات ناشی از آلودگی بید سیب زمینی در کشورهای مختلف متغییر است به طور مثال بین ۵۰ درصد در یمن و پرو ، تا ۸۶ درصد در تونس، الجزایر و ترکیه، ۹۰ درصد در کنیا و میزان خسارت تا ۱۰۰ درصد در هند و فیلیپین گزارش شده است. در مصر، بید سیب زمینی تا ۱۰۰ درصد از گیاهان سیبزمینی را در مزرعه و در طول انبارداری نابود کرده است. بید سیب زمینی همچنین یک آفت گوجهفرنگی است که بر روی برگها، ساقهها و میوههای نارس آن نیز خسارت وارد میکند.
روشهای مدیریتی به منظور کنترل آفت بید سیب زمینی
روشهای مدیریتی فرهنگی
بید سیب زمینی یک آفت مهم در محصولات خانواده سولاناسه، مانند سیبزمینی، در سراسر جهان است. روش فرهنگی کنترل آفات شامل تغییراتی در شیوههای کشاورزی است، مانند حذف تودههای زباله و گیاهان خودرو ( علف های هرز )، مدیریت رطوبت خاک و پاکسازی برگها، شخم زدن و پوشاندن تپهها، تناوب زراعی در کشت محصولات و غیره که قبلاً برای کاهش جمعیت این آفت انجام میشد. کشاورزان از روشهای فرهنگی مختلفی برای کاهش آسیب به غدهها و افزایش تولید و کیفیت سیبزمینی استفاده میکنند. این روشها شامل حذف غدههای آلوده، کاشت عمیق غده (حداقل 10 سانتیمتر)، مرتبا تپهسازی در شکافهای خاک و برداشت زودهنگام سیبزمینی پس از رسیدن محصول است که به کاهش جمعیت بید سیب زمینی کمک میکند. مهم است که غدهها حداقل 5 سانتیمتر زیر خاک باقی بمانند. یکی دیگر از روشهای فرهنگی برای کنترل این آفت آبیاری است که خاک را به طور مداوم مرطوب نگه میدارد و سطح خاک را مهر و موم میکند. مدیریت گیاهان خودرو یا علف ها هرز و تودههای زباله برای حذف منابع غذایی و زیستگاههای پتانسیل آفت بید سیب زمینی بسیار مهم است. غدهها قبل از برداشت یا در حین برداشت، هنگامی که کاشت عمیق و تپهسازی انجام نمیشود، در معرض آلودگی و آسیب توسط بید سیب زمینی قرار میگیرند. در مرحله شفیرگی در خاک زنده میماند. جمعآوری و نابودی به موقع شفیرهها میتواند به کاهش جمعیت آفت کمک شایانی کند. همچنین میتوان با خشک کردن غده ها برای چند روز در سایه قبل از ذخیرهسازی و پس از تیمار پیشذخیرهسازی با استفاده از تکنیکهای محلی یا ترکیبی از سموم شیمیایی باعث کاهش خسارت به سیبزمینی شد و از خسارت سنگین جلوگیری کرد.
در کنترل آفات سیبزمینی، میتوان با برداشت سیبزمینی به محض رسیدن محصول، از آن جلوگیری کرد. در غیاب محصول اصلی، جمعیتهای پروانه در بقایای گیاهی و غدهها در مزرعه زنده میمانند، بنابراین تمیز کردن سریع مزرعه یک اقدام پیشگیرانه مهم است. برای کاهش زمستانگذرانی کرم غده سیبزمینی، تودههای باقی مانده محصول که ضایعات هستند باید از بین بروند. از گذاشتن غدههای برداشت شده در مزرعه در شب خودداری کنید زیرا این ممکن است به عنوان مکانهایی برای تخمگذاری عمل کند.
در مقایسه با محصولاتی که ۳ هفته دیرتر کاشته شدند، کاشت در هفته دوم آبان منجر به خسارت کمتری از حشرات و همچنین بازدهی بسیار بالا شد. خسارت حشرات از ۳.۳٪ تا ۱۶٪ متغیر بود. آبیاری و مالچپاشی به طور چشمگیری خسارت حشرات را کاهش داد. موفقترین روشها، آبیاری سبک هر ۴ روز یکبار و مالچپاشی با نیم در چهار هفته آخر قبل از برداشت بود.
روشهای مدیریت گیاهی یا آفت کش های طبیعی
تمام آفتکشهای طبیعی که از گیاهان بهدست میآیند، بهعنوان آفتکشهای گیاهی شناخته میشوند. استفاده از این آفتکشها در حفاظت از محصولات کشاورزی اکنون بهعنوان یک جایگزین برای استفاده از ترکیبات سمی، پایدار و مصنوعی در دنیا شناخته شده است. آفتکشهای گیاهی یکی از مهمترین عناصر فناوری مدیریت آفات امروزی هستند، زیرا ایمنترین، آسانترین ولی کند اثر، اما مؤثرترین روشها برای مدیریت بیشتر آفات خطرناک، از جمله آفت بید سیب زمینی ، محسوب میشوند. مطالعهای از تحقیقات انجام شده نشان داد که 35 گونه گیاهی در برابر آفت در انبارهای غیر یخچالی یا در آزمایشگاه مؤثر هستند. برگها و گلهای خشکشدهی گونههای Minthostachys نشان دادهاند که آسیب به غدهها در انبارها را تا نزدیک 80% کاهش میدهند و روغنهای ضروری تفریخ تخم ها را تقریباً 80% کاهش دادهاند در مقایسه با تیمارهای شاهد. طبق تحقیقات، بر روی این آفت ، روغنهای هل در غلظتهای 0.02% و 0.05% بیشترین کاهش در میزان هچ شدن تخمها را ایجاد کردهاند (67.5% و 86.7% بهترتیب). استفاده از روغنهای گیاهی همچنین به جلوگیری از حمله آفت به غده های سیب زمینی کمک میکند. روغن پوست پرتقال موجب کاهش باروری شد. محققین نشان دادند که عصارهی دانهی نِیم در کاهش جمعیت بید سیب زمینی روی سیبزمینیها در یک انبار در مصر مؤثر بوده است؛ پس از 6 ماه درمان با 100 ppm نِیم، از دست دادن در انبار فقط 25% بود. در سیبزمینیهای نگهداریشده به مدت 4 ماه، نشان داده شد که روغن اکالیپتوس، شاه پسند و . Minthostachys sp در فرم خشک، ریزشده و پودر شده مؤثر هستند. محققین توصیه کردند که از 300–330 گرم برگهای خشکشده و خرد شدهی اکالیپتوس.، برنجاسپ، یا چنودیوم بوتریس بهازای هر جعبه 8 کیلوگرمی برای حفاظت از غدههای سیبزمینی در برابر بید سیب زمینی استفاده شود.
بنا به گزارشات، اسپری کردن لایه نازکی از روغنهای طبیعی ممکن است بهعنوان یک لایه محافظ عمل کرده و باعث سردرگمی یا اختلال در شکار لاروهای نوپا شود. اسپری کردن روغن درخت نیم (Azadirachta indica) بر سیبزمینیها اثرات تخمکشی و لاروکشی علیه آفت داشت. طبق تحقیقات، اسپری کردن روغنهای طبیعی و تجاری مانند روغن نعناع، سیتروس سیترویس، میریستیکا فراگرانس و آ-ایونون بر سیبزمینیها درصد نفوذ لاروهای بید را کاهش داد و باعث شد که بسیاری از لاروها نتوانند به مرحله بزرگسال برسند. همچنین مشخص شد که روغنها میتوانند با کاهش عمر بزرگسالان و کاهش باروری آنها، آلودگی بید را بهطور مؤثر کاهش دهند. در نتیجه، بسیاری از مادهها پیش از تولید تخمها میمیرند و برخی از آنها قادر به تخمگذاری کامل نیستند. طبق گزارشات، اسپری کردن سیبزمینیها با درمانهای طبیعی مانند مخلوط روغن هل (۱.۵٪) با پودر تالک (نفوذ لارو ۱۳.۳٪) مؤثرترین روش برای دفع آفت بود. همچنین نشان دادند که هیچ حشره کاملی از لاروهایی که از سیبزمینیهای تیمارشده با روغن هل تغذیه کرده بودند، مشاهد نشدند. در بررسی ها همچنین دریافتند که روغنهای طبیعی مختلفی مانند نعناع، کافور و آناناس میتوانند لاروها را دفع کنند.

روشهای کنترل با آفت کش های شیمیایی
بید سیب زمینی آفتی مضر برای سیبزمینی است که هم در مزارع و هم در شرایط ذخیرهسازی در انبارها ایجاد مشکل میکند. استفاده از گیاهان دافع میتواند جایگزین مناسبی برای استفاده از آفتکشهای شیمیایی باشد. استفاده بیرویه از آفتکشها به یکی از مشکلات جدی در نپال تبدیل شده است. کنترل شیمیایی بید سیب زمینی در دره کاتماندو معمول است. مدیریت آفات و بیماریها در محصول سیبزمینی 15% از هزینههای کل کشت را شامل میشود. استفاده از مواد شیمیایی کشاورزی برای مبارزه با بید سیب زمینی ممکن است برای مصرفکنندگان خطرناک باشد. بنابراین، لازم است استفاده ایمن از آفتکشها توسعه یابد. کنترل شیمیایی مؤثر، سریع، ایمن و اقتصادی است، اما معایب عمدهای دارد: تاثیر منفی بر محصولات و محیط زیست؛ خطر دائمی مسمومیت برای انسانها و حیوانات؛ وجود بقایای آفتکشها در قسمتهای مختلف گیاهان. پاشیدن خاک اره چوبی ریز بر روی سیبزمینیهای سالم برای کنترل آلودگیها در طولانیمدت مؤثر بوده است. سیبزمینیهای بذری که با مالاتیون 5% و کوینالفوس 1.5% پوشانده شده بودند، بهطور مناسب محافظت شدند. سیبزمینیهایی که در کیسههای کنفی آغشته به محلولهای مالاتیون 50 EC و آزادیراختین 1400 ppm قرار داده شده بودند، نیز از آسیب در امان ماندند. اگرچه درمان با باسیلوس توریجینسیس (Bt) آلودگی و فساد را کاهش داد، اما میزان آسیب به غدهها همچنان قابل توجه باقی ماند. در تونس، کشوری در شمال آفریقا،محققان دریافتند که دلتامتترین در کاهش آسیب آفات مؤثر بوده است. پس از 3 ماه ذخیرهسازی، این درمان تأثیر قابل توجهی بر جوانهزنی نداشت.

کشاورزان از دلتامترین، متیل پاراتیون، دیکلروووس و دیمتوات برای کنترل این آفت در سیبزمینیهای ذخیرهشده استفاده میکنند. آسیبهای ایجادشده توسط بید به غدهها با استفاده از انواع آفتکشها بهطور مؤثر قابل کنترل است.
روش های شیمیایی در کنترل آلودگی برگها موفقیتهای متغیری نشان داده است، اما در جلوگیری از آسیب به غده ها موفق نبوده است. یکی از دلایلی که حشرهکشها برای کنترل پورههای بالغ بید سیب زمینی مؤثر نیست، عادات تغذیه داخلی لارورها است. همچنین شواهدی از مقاومت جمعیت آفت به حشرهکشهای پیریتروئیدی وجود دارد. چون لارورها بیشتر عمر خود را داخل غده ها سپری میکنند، روشهای مدیریت سنتی ناکارآمد هستند. مواد شیمیایی ثبت شده برای کنترل بید سیب زمینی شامل دانههای سیستمیک که در زمان کاشت استفاده میشوند و اسپری پاشی برگ ها است. به دلیل سمیت بالای حشرهکشهای شیمیایی ارگانوفسفات، کربامات و پیریتروئید، تونلزنی برای این آفت دشوار بوده است. مواد شیمیایی رایج متعلق به گروههای ارگانوفسفات و کربامات هستند، اما جایگزینی آنها با حشرهکشهای ملایمتر صورت میگیرد، اخیراً کشف کردند که چرخش مصرف اسفنوالرات و ایندوکساکارب قبل و در زمان از بین بردن شاخهها، آسیب بید سیبزمینی را کاهش میدهد. برای کنترل مؤثر، زمانبندیهای چنین کاربردهایی بسیار مهم است. علاوه بر مدیریت شیمیایی، به شدت توصیه میشود که سیبزمینیها فوراً پس از از بین بردن شاخهها برداشت شوند، زیرا خطر آسیب بید سیبزمینی اگر غده ها در مزرعه باقی بمانند، افزایش مییابد.
لاروهای بزرگتر بید سیبزمینی در طول روز در زیر برگهای سیبزمینی استراحت میکنند و در شب فعالتر میشوند. به همین دلیل، زمانبندی درمانهای حشرهکش باید با اوج فعالیت حشره در شب همزمان باشد.
استفاده گسترده از حشرهکشهای سنتی (آلدهیدهای فسفر، آلدهیدهای کلرین، کارباماتها و پیروتروئیدهای مصنوعی) باعث بروز مقاومتی شدید در برابر حشرهکشها، شیوع آفات ثانویه، تهدید مستقیم برای کاربران و اثرات منفی بر محیطزیست و گونههای هدف شده است. فقط زمانی از حشرهکشها در مزارع برای کنترل PTM استفاده کنید که تعداد پروانههای گرفتار شده در تلههای فرمونی از سطح آستانه مربوطه بیشتر باشد.
روش های کنترل بیولوژیکی
آفتی که در ابتدا در رشتهکوههای Andes ظهور کرد اما اکنون در تمامی مناطق کشت سیبزمینی به جز در عرضهای جغرافیایی سرد شمالی یافت میشود، مسئول بیشترین خسارات سیبزمینی در جهان است. در چارچوب شیوههای مدیریت آفات کنونی در سیبزمینی، تأثیر دشمنان طبیعی بر بید سیب زمینی ناشناخته است، بهویژه در مناطقی که یک سیستم تولید کشاورزی شدید بر اساس تیمارهای منظم آفتکشها با طیف وسیع بر اساس برنامه زمانی تدوین شده است. با این حال، منابع علمی اطلاعات زیادی در مورد زیستشناسی و پتانسیل دشمنان طبیعی مانند پارازیتوئیدها، شکارچیان و بیماریها ارائه دادهاند. عوامل کنترل زیستی این مزیت را دارند که دورهای برای برداشت پیش از استفاده ندارند و بنابراین برای کاربران، تأمین غذای مصرفی و گونههای غیرهدف ایمنتر هستند. در مناطق مختلف دنیا، پارازیتوئیدهایی مانند Copidosoma spp. و Apanteles spp. در مدیریت بید سیب زمینی اهمیت زیادی دارند. در زیر برخی از پارازیتهای معمول مگسها ذکر شدهاند: Apanteles subandinus, Bracon gelechiae, Chelonus kellieae, Chelonus phthorimaeae, Copidosoma koehleri, Copidosoma desantisi, Orgilus lepidus, Orgilus jennieae, Orgilus parcus.
حشره کش بی تی Bt بهعنوان یکی از قویترین عوامل در برابر بید سیب زمینی شناخته شده است، در حالی که بی تی Bt بهعنوان یکی از مؤثرترینها در برابر بید سیب زمینی شناسایی شده است. پس از ۱۶۸ ساعت، محققین در ۲۰۰۴ دریافتند که سه غلظت از Lindera neesiana و گیاه وج در کنترل بید سیب زمینی مؤثر بودند، به طوری که L. neesiana باعث مرگ ۶۶.۷٪، ۷۰.۰٪ و ۸۳.۳٪ از بالغها و گیه وج باعث مرگ ۵۶.۷٪، ۶۶.۷٪ و ۷۰٪ از بالغها در سه غلظت ۰.۰۵٪، ۰.۵٪ و ۵٪ شد. مشابه همین موضوع، پودر وج که به میزان ۵ گرم در کیلوگرم سیبزمینی در انبارهای روستایی کشاورزان استفاده شد، از آسیبهای وارد شده به سیبزمینی توسط بید سیب زمینی برای مدت ۴ ماه جلوگیری کرد، که پس از آن استفاده از Btk (سویه Z-52، Biolep) در میزان ۶ گرم در کیلوگرم سیبزمینی و برگهای خردشده Artemisia در میزان ۲۰ گرم در کیلوگرم سیبزمینی قرار گرفت. زمانی که این روش با روشهای کشاورزان مقایسه شد، سیبزمینیهای تیمار شده با گیاه وج در تمام دورههای مشاهده کاهش آلودگی داشتند، و کشاورزان در این جوامع نگرش مثبتی نسبت به محصول داشتند چون این محصول بهطور محلی در نپال در دسترس بود.
روش مدیریت آفت با متد تله های فرمونی

تلههای فرومونی برای نظارت و مدیریت جمعیت آفات در مزرعه و ذخیرهسازی در انبارها استفاده میشوند. بیان میکنند که بسیاری از این تلهها به مقدار و کیفیت مواد آلی خاک بستگی دارند. سطح تعادل مواد آلی خاک به تعادل بین ورودی از طریق باقیماندههای گیاهی و سایر مواد آلی و خروجی از طریق تجزیه، فرسایش و شستوشو بستگی دارد. با این حال، باقیماندههای محصولات کشاورزی کاربردهای رقابتی زیادی دارند، مانند علوفه، سوخت و مصالح ساختمانی. همچنین در استفاده از آنها هزینههایی وجود دارد که با افزایش میزان مالچ بیشتر میشود. بنابراین، لازم است نرخهای بهینه استفاده از مالچ مشخص شوند. دادههای تجربی در مورد مواد آلی خاک و ارتباط آن با باقیماندههای محصولات برای درک تأثیر مدیریت بر کیفیت خاک ضروری است. ارتباط مثبت قابل توجهی بین جمعآوری فرومونهای بالغ و تعداد لاروهای روی برگ و آلودگی گیاهی با بید سیب زمینی کشف شد. تلههای دلتای طراحی شده، را آزمایش کردند و دریافتند که تلههای چسبناک، 17 پروانه در روز جمعآوری کردند، اما تلههای قیفی فقط دو پروانه در روز گرفتند، تفاوتی تقریبا هشت برابری. محققین در ۲۰۰۵ به همان نتیجه رسیدند و ادعا کردند که ترکیب 1:1.5 از تله چسبناک دیزایر برای استفاده تجاری مناسبتر است. زمانی که لارین و همکاران (2007) دوزهای مختلف ترکیب فرومون جنسی را در هر تله ارزیابی کردند، متوجه شدند که پخشکنندههای فرومون با نرخهای 0.2 و 0.5 میلیگرم در هر تله بیشترین تعداد نرهای بید را جمعآوری کردند. در یک مزرعه سیبزمینی، ترکیب فرومونهای خالص و حشرهکش تماسی سیفلترین که با استفاده از روغنهای گیاهی و جاذبهای ماورای بنفش (UV) ساخته شده بود، در اندازه قطرات 100 لیتر اسپری شد و موثر واقع شد، بهطوریکه مرگ نرهای بید پس از 3-4 روز به 100٪ رسید.
نتیجهگیری نهایی
آفت بید سیب زمینی یک آفت جدی و مهم در مناطقی است که آب و هوای مناسب برای رشد آن وجود دارد و در آنها گیاهان میزبان آن به طور گسترده کشت میشوند. این آفت گونهای است که به گرما علاقه دارد، بنابراین محدوده جغرافیایی آن در شمال محدود است. این حشره میتواند در شرایط خوب در طول فصل گرم، در مناطق جدید، در چندین نسل در مزارع رشد کند، اما در فصل زمستان میمیرد.آفت بید سیب زمینی به تنهایی مسئول از دست رفتن 16 درصد از تولید سیبزمینی در سراسر جهان هستند. بید سیب زمینی یک آفت اقتصادی مهم در کشورهای مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری است. اگر کنترل نشود، این آفت میتواند باعث تخریب کامل غدهها در انبار شود. مرحله لاروی که روی برگها در مزرعه و غدهها در انبار تغذیه میکند، خطرناکترین مرحله است و میتوان آن را با روشهای شیمیایی کنترل کرد؛ اما این روشها برای محیط زیست مضر هستند. آفتکشهای شیمیایی نوآورانه که کمتر احتمال دارد باعث بروز آفات ثانویه شوند و ایمنتر هستند و به خوبی با مدیریت تلفیقی آفات (IPM) سازگارند، میتوانند معایب آفتکشهای شیمیایی را برطرف کنند. مدیریت طبیعی جمعیت بید سیب زمینی یک گزینه دیگر برای کنترل آفت است. برای محدود کردن اثرات این آفت، باید یک استراتژی مدیریت تلفیقی آفات را ایجاد کنیم که شامل شیوههای کشاورزی مناسب، استفاده از تلههای فرمونی، کنترل بیولوژیکی، مقاومت گیاهان میزبان، گیاهان دارویی، و استفاده از مواد شیمیایی در زمان و مقدار مناسب باشد. ترکیب روشهای مختلف مدیریت باعث کاهش احتمال مقاومت در برابر آفتکشها، کاهش تاثیر سموم شیمیایی بر محیط زیست، موجودات غیرهدف، حشرات مفید مانند دشمنان طبیعی، و خطرات انسانی میشود.
